**چارهجویی در اصلاح زیرساختهاست
از جهانگیریان میپرسم اصلاح ساختارهایی که در فرهنگ به آن اشاره میکند باید چگونه صورت بگیرد؟ او میگوید: این مسئله از عهده اهالی فرهنگ و هنر خارج است و کارشناسان و جامعه شناسان هستند که میتوانند به تحلیل و به تبع آن چاره جویی این مسئله بپردازند. در کشورهای دیگر مافیا در هر حیطهای که باشند محکوم میشوند،ولی در کشور ما مافیا به این سادگیها شناسایی نمیشوند و همیشه سایهشان بر سر فرهنگ و هنر قرار دارد. این طور به نظرمی رسد که به موازات توزیع کاغذ میبایست مدیریتی هم صورت بگیرد.
باید شرایطی فراهم شود تا ناشران هر کتابی را چاپ نکنند، به خصوص کتابهایی که به لحاظ موضوعی و محتوایی به گونهای هستند که مخاطب هم ندارند. شاید اگر دولت به شناسایی ناشران فعال و شناخته شده بپردازد و سهمیه کاغذ فقط به این گروه از ناشران تعلق بگیرد، تاثیری در کاهش قیمت کاغذ داشته باشد. ما به دلیل نبود فرهنگسازی نتوانستهایم به آن شکلی که باید فرهنگ مصرف کاغذ را حفظ کنیم. با نگاهی به بروشورهای تبلیغاتی با حجم سنگین کاغذهایی که برای چاپ آنها به کار رفته شده میتوان پی برد که اصولا قدر و ارزش کاغذ برای ما شناخته نشده است.
**فرهنگ صحیح مصرف کاغذ نداریم
این نویسنده ادامه میدهد: در حالیکه اگر از دوران کودکی به ما میآموختند که هر کاغذی که هدر میدهیم در واقع شاخهای از درخت است که از بین میرود شاید میتوانستیم بیشتر از امروز در این امر صرفهجویی کنیم. بروز مشکلات در حوزه نشر در شرایط کنونی در حالی صورت گرفته که مشاغل مرتبط بسیاری با چاپ و نشر به دلیل رکودی که در این حیطه وجود دارد رو به تعطیلی هستند و افرادی که دراین بخشها فعالیت میکنند و امرار معاششان تنها از این طریق است به بنبست خوردهاند.
خرید و فروش کاغذ با بندی دویست و شصت هزارتومان
مهدی ساروخانی یکی از کارشناسان حوزه نشر است، او سالها در نشرهای مختلف فعالیت داشته و به گفته خود زیر و بم مشکلات این عرصه را میداند. ساروخانیبا بیان اینکه پیش از به وجود آمدن تورم، قیمت کاغذبندی در حدود هفتاد تا هشتاد هزار تومان بود میگوید: ولی امروز این رقم به جایی رسیده که هر بند کاغذ دویست و شصت هزار تومان در بازار خرید و فروش میشود. این درحالی است که کاغذ یکی از اصلیترین اقلام برای چاپ و نشر به شمار میرود. ناشرانی هستند که به نوعی به آنها ناشران خرد گفته میشود و برعکس ناشران شناخته شده، توان مالی چندانی برای فعالیت در این عرصه ندارند.
این ناشران زودتر از بقیه در برابر مشکلات حیطه نشر سرخم کرده و رو به تعطیلی گذاشتهاند. مردم هم بنای زندگی خود را بر تامین ضروریات گذاشتهاند و در این بین سهم کتاب از گذشته کمتر شده است. بهجز اقشاری مثل دانشجویان که تلاش میکنند از طریق بنهای دانشجویی یا نشر دیجیتال نیازهایشان در زمینه کتاب و کتابخوانی را تامین کنند.
ساروخانی ادامه میدهد: اخیرا اتحادیه ناشران با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کارهایی در زمینه تخصیص کاغذ به ناشران انجام داده بود ولی با حجم مشکلاتی که حوزه نشر با آن دست به گریبان است این قدمها نمیتواند کمکدهنده قطعی باشد.
خاطرم هست تا پیش از سال نود، قیمت کاغذبندی پانزده هزار تومان بود و به شکل سهمیهای به ناشران عرضه میشد که البته آن هم مشکلات خود را داشت و باعث ایجاد بازار سیاه شده بود. ولی از سال نود که سوبسید کاغذ عملا برداشته شد چیزی در حدود دو سه برابر به قیمت کاغذ افزوده شد. امروز شرایط در حیطه نشر به شکلی شده که اقتصاد نشر روند ناسالمی را طی میکند و از این رهگذر، بعضی از ناشرانی که فقط به دنبال منافع خود هستند این روند را دنبال میکنند.
هرچند ناشرانی هم هستند که به رغم تمام مشکلات، تلاش میکنند تا مسیر سالم را در این زمینه طی کنند.با این حال تصور میکنم بحث اصلی در حال حاضر، کاغذ نیست فرهنگ است. ریزش سرانه مطالعه هیچ گاه به نفع یک جامعه نبوده و نیست. این مشکلی است که امروز ما با آن دست به گریبان هستیم و اشتیاق اغلب مردم به شبکههای اجتماعی به جای خواندن کتاب هم به این آسیب دامن زده است. روی این اصل به نظرم این مسئله باید در درجه نخست مورد واکاوی قرار بگیرد.
اگر فرهنگ مطالعه کتابهای غیردرسی از دوران کودکی در خانواده و مدرسه شکل بگیرد شاید بتوان به مرور زمان شاهد مرتفع شدن مشکلات حوزه نشر بود. ولی امروز کتاب بیش از هر زمان دیگر در انزوا قرار گرفته و براساس آمارها به جایگاهی رسیدهایم که میزان سرانه مطالعه در بین افراد جامعه روزبه روز با سیر نزولی توام میشود.