با مشاهده رشد سرسامآور قیمتها، نقش نظارتها و حمایتها در هدایت بازار کاغذ واقعا تاملبرانگیز است و ناخودآگاه این سوال به ذهن متبادر میشود که اگر هیچ یک از اقدامات دولتی و صنفی در زمینه بازار کاغذ وجود نداشت، در حال حاضر نرخ کاغذ چقدر بود؟
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-هادی حسینینژاد؛ کاغذ؛ یک کالای استرانژیک است. این جمله را بارها و بارها شنیدهایم. بحران در بازار کاغذ، تورم افسار گسیخته، نقش قیمت کاغذ در افزایش بهای کتاب و… نیز گزارههای خبری دیگریاند که در ماههای اخیر در رسانهها، زیاد نوشته و خوانده شده است.
ماجرای تخصیص ارز دولتی برای واردات کاغذ، انتشار لیست وارد کنندگان و چالشهای متعدد، مقابله با گرانفروشان و… نیز از دیگر مباحث مطرح شده در یکسال اخیر بوده است. حالا باید دید این بازار پر فراز و نشیب، با آنهمه حرف و حدیث، با آنهمه بگیر و ببند و با آنهمه حمایت دولتی و هزینهکرد از جیبِ بیتالمال، طی این بازه یکساله از کجا به کجا رسیده است.
افزایش 214درصدی قیمت کاغذ در یکسال
برای پاسخ به سوال اخیر، کافی است قیمت کاغذ معمولِ مصرفی در انتشار کتاب(قطع رقعی)؛ موسوم به کاغذ تحریر را در آذرماه سال 96 و آذرماه سال 97 مورد توجه قرار دهیم.
قیمت کاغذ آذرماه 1396 آذرماه 1397
درصد رشد
کاغذ اندونزی 60*90 – 70 گرمی 81 هزار تومان 210 هزار تومان 160
کاغذ اندونزی 60*90 – 80 گرمی 93 هزار تومان 292 هزار تومان 214
بله؛ واقعیت دارد: قیمت کاغذ 70 گرمی در این بازه زمانی، (بیش از)دو و نیم برابر و کاغذ 80 گرمی ظرف این یک سال (بیشاز)سه برابر شده است. با مشاهده رشد سرسامآور قیمتها، نقش نظارتها و حمایتها در هدایت بازار کاغذ واقعا تاملبرانگیز است و ناخودآگاه این سوال به ذهن متبادر میشود که اگر هیچ یک از اقدامات دولتی و صنفی در زمینه بازار کاغذ وجود نداشت، در حال حاضر نرخ کاغذ چقدر بود؟
یک کتاب چند بند کاغذ میبَرد
کاغذ، اصلیترین مواد اولیه مصرفی در تولید کتاب است و طبیعتا افزایش قیمت آن، میتواند بیشترین سهم را در افزایش بهای پشت جلد کتابها داشته باشد. اما در ادامه خوب است ببینیم افزایش قیمت کاغذ در یکسال گذشته(مطابق با جدول بالا) چه میزان بر تولید یک کتاب متعارف مثلا 160 صفحهای با شمارگان 1000نسخه تاثیر گذار بوده.
چنانچه میدانیم؛ عمده کتابها در بازار کتاب ایران، در قطعِ رقعی (حدوداً 14 در 22 سانتیمتر) منتشر میشوند و کاغذ 90*60 برای این قطع مناسب است. در نظر داشته باشید که یک بند کاغذ مورد اشاره، 500 برگ کاغذ 60*90 معادل 100 برگ کاغذ 45*60 را در خود دارد.
سهم کاغذ در افزایش قیمت کتاب
مطابق با فرمبندیهای مرسوم در صنعت چاپ، هر 8صفحه (رقعی) روی یک طرف هر برگ کاغذ چاپ میشود؛ یعنی روی هر برگ کاغذ 45*60 تعداد 16 صفحه چاپ میشود. با این حساب، اگر کتاب مورد نظرمان 160 صفحهای باشد، چاپ هر نسخه از کتاب به 10 برگه کاغذ در سایز مورد اشاره نیاز دارد. و اگر شمارگان کتاب ما چنانچه گفته شد، 1000 نسخه باشد، نتیجه میگیرم که چاپ کتاب موردنظرمان به 10هزار برگه کاغذ، معادل 10بند کاغذ 90*60 نیاز دارد.
حالا اگر بخواهیم قیمت کاغذِ مصرفی یک کتاب 160 صفحهای رقعی را با توجه به جدول قبلی، در ابتدا و انتهای بازه زمانی یکسال اخیر محاسبه کنیم، به جدول زیر میرسیم:
قیمت کاغذِ مصرفی کتاب 160ص آذرماه 1396 آذرماه 1397 درصد رشد
کاغذ اندونزی 60*90 – 70 گرمی 810 هزار تومان 2/100 میلیون تومان 160
کاغذ اندونزی 60*90 – 80 گرمی 930 هزار تومان 2/920 میلیون تومان 214
البته در انتشار کتاب، معمولا کاغذ با گرماژ 70 مورد استفاده قرار میگیرد اما به هرروی کتابی که آذرماه سال قبل 810 هزار تا 930هزار تومان کاغذ میبرد، در حال حاضر به دومیلیون و 100 هزار تا دومیلیون و 920هزار تومان کاغذ نیاز دارد.
قیمت کتاب به صفحهای 163تومان میرسد
مطابق با آمارهای نشر ماهانه خانه کتاب، قیمت میانگین هر صفحه در آذرماه 96 معادل بوده با 109 تومان. این رقم در مهرماه سال 97 که قیمت کاغذ 70 گرمی حدودا بندی 170هزارتومان بود، 132 تومان محاسبه شده است. حالا باید دید رسیدن قیمت کاغذ به ارقام بندی 210 تا 292هزارتومانی، قیمت میانگین هر صفحه کتاب را تا چه میزان بالا خواهد برد اما اگر بخواهیم با نسبتگیری، این رقم را حدس بزنیم، حدوداً به قیمت 163تومان برای هر صفحه میرسیم.
البته درست است که کاغذ، اصلیترین مواد اولیه مصرفی در تولید کتاب به شمار میآید اما فراموش نکنیم بهجز کاغذ، تمام اقلام مصرفی و هزینهها در تولید کتاب؛ اعم از لیتوگرافی، چاپ و هزینه صحافی با نسبت مشابهای در یکسال اخیر افزایش یافته که قطعا هر کدام بر قیمت نهایی کتاب تاثیر گذار خواهند بود.
و در پایان…
آمارهای 40سال نشر ایران گواهی میدهد که نمودار شمارگان میانگین کتاب از عدد هشتهزار و 443 نسخه با شیبی منفی به هزار و 470نسخه در سال 96 رسیده است.
و حالا:
تحریم، مشکلات اقتصادی، تورم و تحت فشار قرار گرفتن توده مردم حتی برای تامین نیازهای اولیه خود، چقدر میتواند بر شمارگان کتابها تاثیر بگذارد؟
آیا چند برابر شدن قیمت مواد غذایی و ملزومات روزمره زندگی، فرصتی باقی میگذارد تا اهالی مطالعه، بر گرانی کتاب غلبه کنند و همچنان کتابهای مورد نظرشان را خریداری کنند؟
و در پایان؛ در چنین شرایطی، به کاربردن کلمه «بحران» در عرصه کتاب و کتابخوانی، چقدر میتواند کارکرد داشته باشد؟